۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۹, یکشنبه

سروش ۱۱۱


افشای اخبار مربوط به راه اندازی و استفاده مجدد از قتلگاه کهریزک با نام جدید سروش 111 و اعلام اجرای مرحله دوم طرح امنیت اجتماعی و مبارزه با اراذل و اوباش از سوی نیروی انتظامی، بیانگر توطئه و برنامه ریزی جدید کودتاگران در جهت سرکوب و مقابله با موج جدید اعتراضات مردمی و فعالان جنبش سبز در آستانه اولین سالگرد شکل گیری رسمی این جنبش می باشد.به نظر می رسد با نزدیک شدن به 22 خرداد و فراخوان عمومی رهبران جنبش برای حضور گسترده همه آحاد ملت در راهپیمایی این روز، حکومت ضمن نگرانی عمیق نسبت به از سرگیری و تشدید اعتراضات، در اندیشه تکرار جنایات و فجایع تلخ سال گذشته و اجرای پروژه کهریزک 2 می باشد.

بدیهی است در حکومتی که آمران و عاملان جنایات سالها و ماههای گذشته، از مصونیت پولادین سیاسی و قضایی برخوردار بوده و دهها پرونده قضایی از قبیل قتلهای زنجیره ای، حادثه 18 تیر 78 ، ترور شخصیتهای اصلاح طلب و نیز پرونده جنایات سال گذشته همچون حمله به کوی دانشگاه و ماجرای کهریزک، با اعمال نفوذ صاحبان قدرت در سیستم قضایی مسکوت و بی نتیجه مانده و یا حداکثر با دستگیری و مجازات دزد یک ریش تراش پایان یافته است، جنایتکاران و متجاوزان به حقوق ملت، فارغ از هر گونه محکمه و مجازات، بی محابا به تکرار و ادامه اعمال ضد انسانی خود بپردازند.

اولین بار هنگامی که نیروی انتظامی در قالب طرح امنیت اجتماعی و تحت عنوان مبارزه با اراذل و اوباش، با بکارگیری خشن ترین رفتار و شیوه های نا متعارف پلیسی که اعتراض بسیاری ازنهادهای حقوق بشری را برانگیخت، اقدام به دستگیری و جمع آوری تعدادی از افراد شرور و سابقه دار موسوم به اراذل و اوباش نموده و آنها را به بهانه تنبیه و مجازات به بازداشتگاه کهریزک فرستاد کسی تصور نمی کرد که تنها چند ماه بعد از آن، از این بازداشتگاه و ساکنان آن در جهت سرکوب، شکنجه، تجاوز و قتل انسانهای بی گناه و معترضان به نتایج انتخابات استفاده شود.

بانگاهی به رخدادهای سیاسی چندسال گذشته بویژه پس ازکودتای 22 خرداد 88 ، به سادگی می توان دریافت که جریان تمامیت خواه همواره کوشیده است نقش اساسی خود را در سازماندهی ترور و سرکوب معترضان و منتقدان ،پنهان نموده و با توسل به سیاست تفرقه بیانداز و حکومت کن! ضمن رو در رو قرار دادن اقشار و گروههای مختلف مردم، مسئولیت جنایات و حوادث تلخ را از خود سلب و بر گرده ملت بگذارد.در همین راستا کودتاگران و عالیجنابان ایشان مدتها قبل از اجرای پروژه انتخابات؟! با ارزیابی اوضاع نابسامان کشور و آگاهی کامل از نارضایتی توده مردم ازوضع موجود و در نتیجه عدم کامیابی در انتخابات ریاست جمهوری ، به بررسی روشهای مهندسی و اجرای این پروژه و نیز چگونگی سرکوب و مقابله با طبعات و عکس العمل های اجتماعی ناشی ار آن پرداخته و بابکارگیری چنین ترفندهایی اهداف خود را دنبال نموده اند.

نیروی انتظامی نیز به عنوان یکی از اهرمهای اجرایی سیاستهای اقتدارگرایان، با اجرای طرحهایی نظیر مبارزه با بد حجابی، امنیت اجتماعی و به طور مشخص مبارزه با اراذل و اوباش و بدنبال آن ایجاد جو رعب، وحشت و اختناق در جامعه ضمن جلوگیری از  حضور این افراد در بین مردم و تجمعات اعتراضی و مواجهه با خطرات ناشی از آن! ایشان را به بهانه تنبیه و مجازات در بازداشتگاههای مخوف و تحت شکنجه های روحی و جسمی قرون وسطایی قرار داده و از آنها گلادیاتورهایی پدید آورد که بهای حیات و آزادیشان شکنجه، تجاوز و قتل سایر هموطنان بود.

این افراد که خود نیز قربانی سیاستهای اشتباه فرهنگی، اقتصادی حکومت گردانان می باشند در تمامی روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات و بروز حوادث خونبار آن حضور داشته و با چهره هایی پوشیده و مسلح به انواع سلاحهای گرم و سرد نظیر قمه، چماق تیغ موکت بر، زنجیر و کابل و غیره! مسحور فرماندهان نظامی و لباس شخصی خود به سرکوب و قتل و شکنجه معترضان پرداخته اند . لذا نمی توان میزان دخالت ایشان را در ارتکاب جرایم مذکور آنچنان که قاضی پرونده کهریزک می گوید به 2 یا 3 زندانی خطرناک این بازداشتگاه و 4 شهید آن محدود نمود.

روزی ضمن آشنایی با یکی از بازماندگان کهریزک در جریان اتفاقات و ناگفته های دلخراشی از آن بازداشتگاه و نقش این افراد در آن قرار گرفتم که حکایت آن دل هر انسانی را بدرد می آورد.

اینک در آستانه اولین سالگرد میلاد جنبش سبز ، سال صبر و استقامت، با کوله باری از تجربیات تلخ و شیرین روزها و ماههای گذشته و شناخت سیاستهای کهنه و نخ نمای جناح حاکم، هوشیارانه این سیاستها را نقش بر آب نموده و اجازه هیچ گونه سوء استفاده از نام ایران و ایرانی و تکرار جنایات گذشته را به ایشان نخواهیم داد.   

همراه شو عزیز

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر